ایالت کاسپین

بیایید طرحی دهیم برای رونق آفتاب برای روشنی ماه روانی آب

ایالت کاسپین

بیایید طرحی دهیم برای رونق آفتاب برای روشنی ماه روانی آب

بیست و پنج سال پیش



بیست و پنج سال پیش یه همچین روزی توی گرمای آفتاب مرداد ماه و بهبوهه رسیدن شالی و به قول ما شمالی ها توی فصل «انجیل پز ماه»( ماهی که میوه انجیر می رسد) بنده نزول اجرا نموده و به افتخار شما و فقط و فقط به خاطر شما پا به این عرصه خاکی گذاشتم.

و حالا ربع قرن از اون روز تاریخی گذشته و اون پسره لوس و نونور و بازیگوش دیگه واسه خودش یک پا مرد شده!شاید پیش خودتون بگین اون پسره قد(غد؟) کجا و این جوون رعنا و رشید کجا؟ شایدم البته اینو نگین!

حالا که فکر میکنم میبینم تو این ربع قرن چه چیزا که عوض نشده.

محیط زندگیم دور و بریهام خودم!

هی روزگار!!!!

آهاهاهاهاها............ی امان امان...............!!!!!

نظرات 7 + ارسال نظر
وروجک ماجرا چهارشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 01:58 ب.ظ

اولا ***** تولدت مبارک**** این عکسه چه تناسبی بات داره !!!!!!!!یه سوال فضولونه !: دلت میخواست اولین کسی که تولدت رو تبریک میگفت کی بود؟ اگه جیز نیس!!!!!!!! میدونی من تخصصم اینه که سربه سر بقیه بزارم داداش :))) البته اسمم هم فکر کنم به اندازه کافی گویا هست!

اولا که خیلی ممنون دوما که تولد تولده دیگه مهم خود تولده که تو عکس نشون داده شده حالا شاید بعضی دوستان یک مناسبات دیگری هم ببینند که جای خود دارد!
سوال آخر شما هم به نفع منافع ملی نیست بهتره که دست از این انقلاب های مخملی بردارید
ممنون از اینکه بهم سر زدی

حجت پنج‌شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 11:25 ق.ظ

تولد تولد تولدت مبارک!!!!
بیا شمعها رو فوت کن، که صد سال زنده باشی!!
به امید آینده ای پر از موفقیت و شادکامی برای شما

بسیار ما رو خرسند نمودی برادر
ممنون از اینکه بهم سر زدی

[ بدون نام ] جمعه 30 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 01:24 ق.ظ

با این حساب گذروندن بیست وپنجمین تابستون رو بهت تبریک میگم.
نگفتی این ربع قرن چطور بود،چه جوری گذشت؟ خوش گذشت ؟ بد گذشت یا...
به هرحال مبارکه

بله دادا ما تو این ربع قرن ماجراها داشتیم خودت که بهتر می دونی بد و خوب داشتیم غم و شادی داشتیم اما هر چی بود عالی بود .

مازیار جمعه 30 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 09:10 ق.ظ http://sarayebishehsar.blogsky.com

با درود
یه سوال این عکس خودت که نیست
زیرش توضیح اضافه کن اونایی که میان شک نکنن
اقا بخاطر ما نذول اجلال نفرمودید حالا به خاطر ما گنه ورهده
چاکریم دادا
یه چند وقتی سره دری کسی ره نوینی اتکمه خدتحویل گیریت گل هکرده برو بیرون بوین چه خبره
با همه این حرفا اقا تولد شماره تبریک گمه
به امید یزدان که 100سال زنده باشی 120 سال زیاد دیگه دل زنی
اقا اگه بی ادبی حکردمی مقصود یکم شوخی و خنده بیه

بله شما بسیار لطف دارید کیک تولد نخورده بودیم که حالا خوردیم!
خیلی ممنون انشالله که قسمت شما بشه متولد شی!

[ بدون نام ] شنبه 31 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 12:02 ب.ظ



راستی یادم رفت بگم خیلی تو عکس قشنگ افتاده بودی:))

خیلی خیلی ممنون نظر لطف شماست
به راستی مانده ام چه کنم با این همه لطف و محبت دوستان

پروانه شنبه 31 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 11:41 ب.ظ http://www.parvazbaparwane.blogspot.com

روی خاک ایستاده ام
با تنم که مثل ساقه ی گیاه
باد و آفتاب و آب را
میمکد که زندگی کند


بارور ز میل
بارور ز درد
روی خاک ایستاده ام
تا ستاره ها ستایشم کنند
تا نسیم ها نوازشم کنند

از دریچه ام نگاه می کنم
...
«فروغ»
آمدم اینجا دیدم «تولدی دیگر » است . نزد کتابها رفتم و ساعتی «تولدی دیگر» را خواندم این مجموعه شعر را نخستین بار سال 55 در دست داشتم و با تک تک آنها زندگی می کردم.
این شعرها هیچگاه کهنه نمی شوند. برای شما قسمتی از شعر «روی خاک» را انتخاب کردم.

با آرزوی سالهای دراز زندگانی همراه با شادی و تندرستی برای شما

ممنونم از اینکه بهم سرزدید شعر بسیار زیبایی بود دستتون درد نکنه من هم برای شما بهترین آرزوها رو دارم!

بابک یکشنبه 1 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 05:38 ب.ظ

به به ، ما هم خوشحالیم که دوست گل ما به عالم هستی نزول اجلال فرمودند و از آن بچه ننری که بودند به این مرد بزرگ مبدل گشتند
محمد جان میلادت میمون و مبارک باشد
بدرود

مرسی برادر بسیار خرسندمان نمودی !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد